تو خانواده ما بین دخترا، خواهر وسطیه، که چند سالی از من بزرگتره چادریه،

چادر انگاری شده جزئی از وجودش، یه جور خاصی  میشه وقتی چادر سرشه ... .

وقتی نگاش میکردم دلم میخواست برای یه بارم شده ، حتی امتحانی چند روزی یا حتی چند ساعتی چادر سرم کنم. تا تصمیمم میخواست قطعی بشه از کاری که می خواستم بکنم منصرف میشدم و با خودم میگفتم : منو چه به این کارا ...

تا اینکه سال پیش